به گزارش خبرنگار مهر، ۲۰ تیر سال ۸۲ در پی اعلام گزارش های مردمی، مرد رمالی در منطقه تهرانسر- غرب تهران- تحت تعقیب قرار گرفت. پلیس پس از بررسی ها پی برد حبیب ۴۶ ساله با شیوه های مختلف به اغفال دختران و زنان می پردازد.
متهم در بازجویی با رد اتهام ها خود را بی گناه دانست و گفت من مرتکب هیچ جرمی نشده ام. سرانجام کارآگاهان پس از تحقیقات گسترده دریافتند که متهم دو خانه در منطقه شهریار و کوهین قزوین دارد که زنان و دختران فراری را پس از اغفال به این دو خانه می کشاند.
پس از افشای راز اقدمات مجرمانه مرد رمال، او سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: سه زن و یک پزشک مرد در خانه ویلایی اش- واقع در روستای «دودهه چای»، حوالی کوهین- به صورت دسته جمعی خودکشی کرده اند.
کارآگاهان که در جریان تجسس های ویژه پلیسی دریافته بودند، خواهر زن ۳۵ ساله حبیب نیز از مدت ها پیش ناپدید شده، وقتی نام کبری- معروف به ژیلا- را از زبان مرد رمال شنیدند، دریافتند این زن تحصیلکرده نیز در «خانه مرگ» قربانی شده است.
بدین ترتیب با دستور بازپرس وقت دادسرای جنایی تهران، گروهی از کارآگاهان اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران به خانه مرگ اعزام شدند. آنها سرانجام موفق به کشف جسد های سه زن و یک مرد پزشک در اتاقک زیر زمینی خانه ویلایی مرد رمال شدند.ماموران پس از تحقیق درباره اجساد کشف شده متوجه شدند، پزشک ۲۸ ساله ای به نام سعید همراه نامزد جوانش «الهام»، و خواهرزن مرد رمال و خدمتکار آنان -لیلا- در گور سیمانی دفن شده است.
همچنین کارآگاهان در تجسس های بعدی دریافتند لیلا، خدمتکار خانه مرگ یک دختر فراری بود که قبل از دیگر قربانیان از پای درآمده بود. به گونه ای که پیکرش زیر بتن دفن شده و بر خلاف دیگر قربانیان که سالم مانده اند، از جسد وی جز لباس کاموایی و اسکلت چیزی نمانده بود.
از سوی دیگر مرد رمال در ادامه باز جویی ها گفت: سال گذشته، حدود یک ماهی در خانه نبودم، در این مدت خواهر زنم ژیلاو دکتر سعید و نامزدش الهام در جریان تمرین فنون رزمی ضربه ای به سر لیلاکوبیده اند که باعث مرگ او شد. سپس آنان جسد دختر را دفن کردند. مدتی بعد که به خانه آمدم ژیلاو الهام با گریه گفتند که لیلاکشته شده است. من خیلی ناراحت شدم و از آنها خواستم قبرشان را بکنند. بعد هم از خانه خارج شدم. روز پنجم آذر ۸۱ به خانه برگشتم. آنها در اتاقک زیر زمینی سه قبر کنده بودند. من که دارو های خواب آور را با آبمیوه مخلوط کرده بودم از آنها خواستم لیوان ها را سر بکشند هر سه نفر هم بدون اعتراض خواسته ام را انجام دادند. بعد از این که بیهوش شدند از خانه بیرون رفتم. اما من در مرگ آنها هیچ نقشی نداشتم.
بدین ترتیب پرونده مرد رمال در شعبه دوم دادگاه کیفری استان قزوین تحت رسیدگی قرار گرفت و متهم با دو وکیل مدافع خود از اتهام هایش دفاع کرد. سرانجام هئیت قضایی دادگاه به استناد دلایل و مستندات پرونده و اعتراف های متهم و درخواست اولیای دم پرونده، حبیب- مرد رمال- را مجرم شناخته و او را به چهار بار قصاص نفس- اعدام- محکوم کردند.
قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده، حبیب را در قتل دو زن و مرد پزشک مجرم تشخیص داده و حکم قصاص را تأیید کردند. اما حکم قصاص درباره قتل «لیلا» را نقض کردند.
در ادامه برای اجرای حکم قصاص پرونده به دفتر رئیس قوه قضائیه فرستاده شد تا بعد از استیذان حکم اجرا شود. حال پس از گذشت سه هزار و 400 روز از افشای این جنایت سرنوشت مرد رمال در هاله ای از ابهام قرار دارد.
نظر شما